ویژهنامه "روایت فجر"| برگی از خاطرات محمد طالقانی
محمد طالقانی میگوید: باور كنید هیچ وقت یادم نمیرود؛ در ماشین آمبولانس كه فكر كنم باید چهار یا پنج نفر گنجایش داشته باشد دیدم مرتب آدم پیاده میشود و حاج آقا نیست! شاید 20 نفر پیاده شدند تا بالاخره دیدم امام آن ته ماشین نشستهاند درحالی که عبا، عمامه سرشان نیست.
کد خبر: ۲۱۴۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۲۲