انقلاب اسلامی در سبزوار
رویارویی مردم انقلابی سبزوار با رژیم پهلوی در آذر ماه 1357 که مصادف با ایام محرم بود؛ به خاک و خون کشیده شد. روزنامه کیهان پس از گذشت هشت روز از حادثه، با انتشار فهرستی، اسامی شهدای دوازدهم محرم سبزوار را اعلام کرد.آیتالله سید عبدالله شیرازی، از علمای مشهد با ارسال تلگرافی به حاج سید فخرالدین افقهی، مراتب تأثر و تأسف خود را از حوادث سبزوار اعلام کند. عمق حوادث محرم سبزوار باعث شد تا نام این شهر به همراه دیگر شهرها در اعلامیهای كه روحانیان صادر كردند ذکر شود.حاج سید عبدالاعلی سبزواری، از علمای سبزواری مقیم نجف را هم به واکنش واداشت. ایشان با ارسال پیامی همه ملت ایران را به حفظ وحدت و اتحاد ملی فرا خواند.
حضور گسترده دانشآموزان درمحیطهای دانشجویی و دانشگاهها و شرکت آنان در تظاهرات دانشجویان از آغاز سال تحصیلی جدید، وسعت و شکل تازهای به تظاهرات و گردهماییهای دانشجویی داده بود. در نتیجه این امر، رژیم با مشکل جدیدی مواجه شده بود. در شیراز نیز به تأسی از سایر مناطق کشور دانشآموزان حضور فعالی در تظاهرات و راهپیمایها ایفا نمودند.
رحمن حسنوند
پایداری مردانه مردم تبریز به رهبری ستارخان و باقرخان، اثرات بسیاری داشت؛ یکی از آن اثرات، عقب نشینی شاه قاجار و پیروزی مشروطه خواهان بود. ستارخان علاوه بر آزادی خواهی، به وطن نیز عشق می ورزید و در راه استقلال کشور تمام تلاش خود را مبذول می داشت. نمودی از وطن پرستی او را باید در کنش مندی وی در قبال پیشنهاد پاختیاتف کنسول روس مبنی بر پناهندگی ستارخان به کنسولگری روسیه مشاهده کرد. سردار ملی خطاب به پاختیاتف گفته بود: «جناب کنسول! من می خواهم هفت دولت زیرسایه بیرق ایران باشد، شما می خواهید من زیر بیرق روس بروم؟ هرگز چنین کاری نخواهد شد.»
انقلاب اسلامی در استان مرکزی
پاییز 1357 با خیزش فرهنگیان در سراسر کشور همراه بود. معلمان و دانشآموزان در اقدامات خود فصل تازهای از مبارزه علیه رژیم پهلوی را آغاز کردند. این تحرکات در آبان ماه به اوج خود رسید بطوری که آبان را میتوان ماهِ قیام سراسری فرهنگیان دانست بطوری که برخی شهرهای کشور شاهد تظاهرات خونین و به شهادت رسیدن افرادی از این قشر بود. کمیجان از شهرهای استان مرکزی نیز یکی از مناطقی بود که فعالیت فرهنگیان نقش بسزایی در پیروزی انقلاب اسلامی داشت.
با انتشار خبر دستگیری امامخمینی در قم، طلاب جلوی مدرسه خان دست به تجمع زدند كه به وسیله نیروهای شهربانی و ساواک متفرق شدند. بازاریان نیز با اطلاع از دستگیری امام بازار قم را تعطیل كردند. چون عامل تحریك بازاریان حاج آقا مصطفی خمینی شناخته شد كه «به منظور بستن بازار قم و... بازاریان را تحریک میكرد، توسط مأمورین دستگیر شد». مأمورین برای ارعاب و تعقیب اعتصابكنندگان به صورت علنی شروع كردند به «صورتبرداری از مغازهها و دكاكینی كه تعطیل كردهاند». پس از آن با تماس تلفنی، صاحبان مغازهها را مورد تهدید قرار دادند تا مغازهها را باز كنند.گرچه حكومت نظامی و مراقبت شدید نیروهای رژیم در روزهای اول هرگونه تحرك را از قم سلب كرد ولی، قم پس از آن هرگز آرام نگرفت.
انقلاب اسلامی در مازندران
دانشآموزان و دانشجویان بابلسر روز ششم آبان را نیز از آن خود کردند و خیابانهای شهر را به تسخیر خود درآوردند. تظاهرکنندگان حرکت خود را از دبیرستان عصر پهلوی آغاز کردند و پس از پیمودن خیابان شاهرضا به مدرسهی عالی علوم اقتصادی و اجتماعی رسیدند و با ادامهی حرکت در خیابان شهناز درحالیکه بهتدریج بر تعدادشان افزوده میشد در خیابانهای حافظ، قاضی، سعدی و پهلوی بهراه خود ادامه دادند و در میدان شهناز به سخنرانی یکی از افراد انقلابی گوش دادند. مجتبی خوشنویس در این راهپیمایی نیز وظیفهی هدایت جمعیت و دادن شعار را بهعهده داشت.
فریادهای یک مجتهد علیه امریکا در دهه سی
در 27 آبان ماه 1329 اصل چهار ترومن بین رژیم پهلوی و ایالت متحده امریکا امضا شد. پس از آن "سازمان اصل چهار ترومن" به ریاست ویلیام وارن مسئول اجرای مفاد مزبور شد. از جمله عالمانی که به مخالفت با اصل 4 ترومن پرداخت آیتالله سید نورالدین شیرازی رهبر حزب برادران شیراز بود. به باور وی «ضربهای که اصل چهار ترومن به ما وارد کرد از شهادت شیخ فضلالله نوری زیانبارتر بود.» بعد از کودتای 28 مرداد 1332 نیز سید نورالدین نامهای به سردار فاخر نوشت و تأکید کرد که مجلس باید این اصل را رد کند. وی جواب داد که ما قدرت این کار را نداریم. سید نورالدین شیرازی در آخرین کلام خود در اینباره گفت: «حال که چنین است من به نوبه خود این اصل را نقض میکنم.»
بررسی تاریخ معاصر نشان از آن دارد که مردم مشهد همواره حرم مطهر امام رضا علیهالسلام را کانون مبارزه علیه استبداد و استکبار قرار میدادند. آنها در اعتراض به امتیازنامه رژی در مسجد گوهرشاد اجتماع كردند، به دنبال حوادث دوران استبداد صغیر بار دیگر مردم در حرم متحصن شدند. در دوران رضاخان نیز، حرم مطهر امام رضا علیهالسلام همچنان محلی برای دادخواهی مردم محسوب میشد، که مهمترین آن قیام گوهرشاد است. با آغاز نهضت امام خمینی، مردم بار دیگر در مواقع حساس نهضت و برای گسترش مبارزات خود، حرم مطهر امام رضا علیهالسلام را بهترین مکان برای مبارزه میدانستند. آنها در مواق حساس نهضت به حرم پناه میبردند و مبارزات خود را سامان میدادند.
میراث اشغال ایران توسط متفقین
در جریان جنگ دوم جهانی، با وجود این که ایران بی طرفی خود را در جنگ اعلام کرده بود، خاک کشور مورد تجاوز نیروهای متفقین قرار گرفتند. و بسیاری از شهرهای کشور مورد تاخت و تاز نیروهای متفقین فرار گرفتند. از جمله ایران شهرها میتوان به سبزوار اشاره کرد. هر چند مردم سبزوار حضور نيروهاي بيگانه را در شهر برنتابيدند، و از همان لحظات ورود نيروهاي شوروي به مقاومت در مقابل آنان پرداختند. علیرغم این مقاومت، اشغال سبزوار پیامدهای جبرانناپذیری از جمله قحطي و گرسنگي، افزايش ناامني و راهزني، رواج امراض و بيماري،دخالت در مسائل سياسي«انتخابات» و... را برای مردم شهر به دنبال داشت.
شهید محراب آیتالله سید اسدالله مدنی در طول فعالیتهای سیاسی و اجتماعی خود، از تمامی ظرفیتهای خود و مردم برای آبادانی، توسعه اجتماعی و رشد فرهنگی و تعالی شهروندان بهره گرفت. به عنوان نمونه تلاشهای وی در تأسیس مسجد مهدیه همدان، تأسیس دارالایتام مهدیه، تأسیس قرضالحسنه مهدیه همچنین تأسیس کتابخانه مهدیه در همدان منشأ خدمات بسیاری در این شهر شد.
انقلاب اسلامی در استان مرکزی
در شهریور ماه 1357 مردم ساوه به مناسبتهای مختلف علیه رژیم پهلوی دست به تظاهرات زدند. بنابر اسناد در اول شهریور این سال 250 نفر از مردم از مسجد مقدسزاده شهر ساوه شروع به تظاهرات کردند. علاوه بر این مقارن ساعت 4 بامداد روز دوم شهریور در خاتمه مراسم احياء مردم دوباره اقدام به دادن شعار به نفع امام خمینی دادهاند. علاوه بر این در روزهای بعد به خصوص ششم و بیست و سوم این ماه نیز مردم ساوه به خیابانها ریختند و علیه رژیم پهلوی تظاهرات کردند.
انقلاب اسلامی در شیراز
آیت الله بهاءالدین محلاتی که سابقه مبارزه با رژیم پهلوی را در کارنامه داشت، در دهه 40 مبارزات خود را در راستای اقدامات و موضعگیریهای امام خمینی متمركز كرد و تا پایان نیز بر این شیوه باقی ماند. وی همزمان با اعلام اصول انقلاب سفید توسط شاه و موضعگیری شفاف امام علیه آن، به مخالفت با رفراندوم پرداخت. پس از حمله رژیم پهلوی به فیضیه در فروردین 1342، مبارزات خود را علیه دستگاه سلطنت بیش از پیش علنی نمود و در برپایی تظاهرات 15 خرداد 1342 در شیراز نقش بسیار چشمگیری ایفا کرد. طی سال های تبعید امام، وی مخاطب ایشان در ارسال بسیاری از پیامها به استان فارس بود و تا پیروزی انقلاب رهبری مردم شیراز را برعهده داشت.
یکی از مؤثرترین علمای دوره مشروطیت «شیخ فضلالله نوری طبری مازندرانی»، فرزند «ملا عباس مازندرانى نورى»، از مجتهدان و علمای بزرگ شیعه در مازندران بود. عالم دیگر «ملا عبدالله مازندرانی» است که در کنار «آخوند خراسانی» و «میرزا خلیل محمدحسین تهرانى» به «مراجع ثلاث» مشروطهخواه نجف مشهور بودند. پس از پیروزی مشروطه و در دورانی که علما و روشنفکران بهصورت یکپارچه علیه استبداد مبارزه میکردند، نهادهای جدیدی برای گسترش آگاهیها و فضای باز سیاسی و اجتماعی ایجاد شد. در بارفروش «ملا محمد جان علامه» رئیس انجمن مشروطهخواهان، انجمن ایالتی و ولایتی را برای نظارت بر انتخابات تشکیل داد. در ساری انجمن نظارت در خانه «آقا شیخ علیاکبر طبری مجتهد» تشکیل شد. یکی از منتخبین نمایندگی مجلس نیز «سید عباس شریفالعلمای خاوری» از سادات معروف و علمای مشروطهخواه بود.
بزرگترین تجمع در تاریخ شهر رفسنجان در مراسم نماز عید قربان متجلی شد. در این مراسم كه به امامت حجتالاسلام هاشمیان در خیابان اقتصاد برگزار شد مردم روستاهای اطراف نیز حضور داشتند. ایشان در خطبههای نماز سخنان انقلابی و مهیجی ایراد كردند. پس از نماز، مؤمنان معترض به یك راهپیمایی سی هزار نفری دست زدند. اتفاق مهم دیگری كه به تداوم راهپیمایی دامن زد، رحلت آیتالله شیخمحمدحسین غروی بود. ایشان به دلیل جایگاه معنوی و شخصیت علمی از احترام والایی برخوردار بود. از شاگردان آخوند خراسانی و سایر علمای بزرگ نجف بود و بنیانگذار مدرسه علمیه رفسنجان و استاد اكثر روحانیان شهر بود، بنابراین احتمال اینكه رحلت ایشان، آرام و بیسر و صدا برگزار شود، منتفی بود. رحلت ایشان در غروب عید قربان، فعالان را به تكاپو واداشت.
انقلاب اسلامی در استان مرکزی
حجتالاسلام و المسلمین سید محمدباقر شماعی همدانی از طلبگی وارد کمیجان شده بود و در منزل کربلایی عزیزالله سلطانی سکنی گزید. وی با شور جوانی و انقلابی در آگاهی دادن به مردان و زنان مؤمن و اهل مسجد نسبت به ظلم و ستم محمدرضا شاه پهلوی مؤثر بود. این روحانی انقلابی در جریان پیروزی انقلاب و بعد از پیروزی نقش مؤثّری در حرکتهای انقلابی مردم کمیجان و منطقه داشت. پس از پیروزوی انقلاب نیز در یک دوره طولانی عهدهدار امامت جمعه کمیجان بود که باعث خدمات ارزندهای شد.
حاج محمد حسن عبدیزدانی از شخصیتهای مهم ولی بی نام در تاریخ انقلاب اسلامی تبریز است که با آغاز نهضت امام خمینی به صف مبارزین پیوست و مورد توجه آیتالله سید محمد علی قاضی طباطبایی قرار گرفت. با پیروزی انقلاب اسلامی عبد یزدانی برای تثیبت انقلاب در تهران تلاش میکند و اندکی بعد به تبریز راهی میشود تا کمک کار ستاد انقلاب تبریز به رهبری آیت الله شهید قاضی طباطبایی شود.
آیتالله سیدمحمدرضا سعیدی در دوم فروردین 1308 در مشهد متولد شد، تحصیلات حوزوی را در مشهد گذراند. وی برای ادامه تحصیل به قم آمد و از محضر علمای آنجا بهره برد؛ آوازه و شهرت امام خمینی وی را به سوی ایشان جذب كرد، بهطوری كه شیفته و مرید امامخمینی شد. آیتالله سعیدی مبارزات خود را از دهه 30 آغاز كرد. وی در معرفی و شناساندن امامخمینی بسیار كوشید. با شروع نهضت امامخمینی آیتالله سعیدی نیز در عرصه مبارزه قدم نهاد. وی در جریان وقایع پانزده خرداد و دستگیری امامخمینی به افشاگری پیرامون جنایت رژیم پرداختند. در پی مخالفت با سیاستهای رژیم پهلوی روز 49/3/11 آیتالله سعیدی دستگیر و به زندان قزل قلعه منتقل شد. وی سرانجام در شامگاه 20 خرداد 1349 در اثر شكنجه مأموران ساواك به شهادت رسید.
آیتالله محمدصادق کرباسچی در سال 1291 در تهران به دنیا آمد و از سال 1327 در قم و در مدرسه فیضیه ساکن شد و پس از پایان تحصیل مدارج عالی علوم دینی به عنوان یکی از مدرسان فقه و اصول در حوزه علمیه مطرح شد. وی همگام با نهضت امام خمینی از اهداف سیاسی امام پشتیبانی کرد و در اسناد ساواک به عنوان اخلالگر، ماجراجو و طرفدار امامخمینی مطرح شد تا این که به اتهام "تحریک طلاب" در سال 1352 سه سال به نرمانشیر کرمان و سپس به شهرهای فومن گیلان، انارک یزد و ایذه خوزستان تبعید شد.
به مناسبت روز دزفول،
ایستادگی و مقاومت مردم دزفول در مقابل حملههای ناجوانمردانهی بعثیها، در موارد متعدد مورد توجه و تأكيد امام خمینی قرار گرفت. ایشان دوازدهم آبان ۱۳۵۹ در دیدار با وعاظ و خطبا، حماسه آفرینی دزفولیها را چنین ستودند:«من باید یک تسلیت به سرتاسر ایران و تبریک عرض کنم و خصوص به خوزستان و بالاخص به دزفول تبریک عرض میکنم، برای اینکه آنطور روح مقاومت دارند و آنطور مردانه قیام کردند و مشغول مقابله با دشمن هستند ...».
انقلاب اسلامی در کردستان
مطالعه تاریخ معاصر کشور نشان میدهد که مساجد و حسینیهها بهعنوان مراکز و پایگاههای دینی و فرهنگی، نقش بسیار حساس و خطیری در ایجاد هستههای اولیه نهضت پویا و اصیل احیای اسلام انقلابی و جهتدهی به حرکتها و جریانات مردمی داشتهاند. در دوران انقلاب اسلامی در بیشتر شهرهای کشور از جمله شهرهای استان کردستان، مساجد و حسینیهها، حلقه ارتباطی مردم و رهبران انقلابی بودهاند. در این میان مساجد و حسینیههای استان کردستان بهعنوان پایگاههای مهم دینی و فرهنگی این استان، سهم بسزایی در برپایی تظاهرات مردمی علیه حکوت پهلوی، در دوران شکلگیری انقلاب داشتند که به برخی از آنها اشاره میشود.