پایگاه اطلاعرسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ با پیروزی انقلاب اسلامی در 22 بهمن 1357، سازمان چریکهای فدائی خلق ایران که مولود پیوند دوگروه مارکسیستی جزنی-ظریفی و احمدزاده-پویان- مفتاحی در فروردین ماه سال 1350 بود و بعد از انقلاب در رسیدن به قدرت خود را ناکام میدید، در تلاش برآمد تا از اندک فرصت به وجود آمده از سقوط سلطنت پهلوی تا استقرار جمهوری اسلامی استفاده کند و بتواند قدرت را دردست بگیرد.
بنابراین تنها مسیر رسیدن به این خواسته را رودررویی با نظام و ایجاد پایگاه در برخی شهرهای مرزی دانست. یکی ازاین شهرها که در طول سالیان متمادی مورد ظلم و ستم واقع شده بود، منطقۀ ترکمنصحرا و گنبد بود، بنابراین سازمان از انباشت نارضایتی مردم این منطقه در دوران قاجار و پهلوی استفاده کرده و شروع به تشنجآفرینی کرد.
نقی حمیدیان فعال سیاسی و عضو حاضر از سازمان در گنبد میگوید:" در روزهای آغارین سال 58 در همه جای ایران موضوع رفراندوم جمهوری اسلامی و اختلاف نظرات جدی پیرامون آن جریان وجودداشت. روحانیون حاکم با دقت و با حساسیت خاصی به تداراک یکی از مهمترین آرزوهای خود یعنی ایجاد حکومت اسلامی مشغول بودند. سازمان ما موضعی انتقادی و مخالف با مقاصد روحانیون داشت و آن را تحریم کرد، و به منظور ابراز مخالفت خود با رفراندوم در منطقۀ ترکمن-صحرا و گنبد با حمایت سازمان میتینگ ضد رفراندوم برگزار شد، میتیتگی که در کنار سایر عوامل منجر به وقوع جنگ اول در گنبد شد".[1]
سازمان چریکهای فدائی خلق بدون توجه به حمایت مردمی از امام خمینی و جایگاه ایشان در میان اقشار مختلف و نفوذ کلام سیاسی-مذهبی امام خمینی موضوعی که خود بعدها به آن اقرار کردند[2]، سعی در سنگاندازی و ایجاد مانع بر سر راه برگزاری رفراندوم در برخی شهرها از جمله گنبد و کردستان کردند و برای ناکامی دولت موقت در برگزاری رفراندوم این موضوع را به صورت روزانه در نشریۀ "کار" نشریۀ معروف سازمان دنبال کرده و سعی در جذب و جلب افکار عمومی کردند.
نشریه کار در مقاله پنجشنبه 9 فروردین 1358 خود نوشت:
"چرا در رفراندوم شرکت نمیکنیم؟
سازمان چریکهای فدائی خلق ایران لازم میداند نظر صریح خود را پیرامون رفراندوم پیشنهادی دولت موقت به اطلاع هممیهنان برساند. اعتقاد داریم که بررسی همهجانبه مسئله رفراندوم و نشان دادن نقاط ضعف آن وظیفه هر نیروی انقلابی است. ما هرگونه دنبالهروی از جریانات و حوادث روزمره را بدون آنکه بر یک بررسی انتقادی و تحلیلی استوار باشد محکوم میکنیم و آن را برخورد غیر مسئولانه و غیر مردمی میدانیم.
ما طرفدار آن شکل و محتوی جمهوری هستیم که هر چند بیشتر مدافع منافع خلقهای تحت ستم ایران باشد، نه هیچ چیز دیگری. در اینجا بحث بر سر نام جمهوری نیست. چه بسا جمهوریهائی که نامهای فریبندهای بر خود گذاشتهاند اما اساس ضدخلقی دارند. اساس هر جمهوری " قانون اساسی" آن است نه نام آن. اگر قانون اساسی جمهوری اسلامی، مدافع حقوق خلقهای ایران و پاسدار استقلال و آزادی مردم میهن ما باشد، چه کسی میتواند با آن مخالف باشد؟ اما آیا بدون تدوین قانون اساسی و روشن شدن محتوی کامل جمهوری میتوان درباره آن قضاوت کرد؟
به اعتقاد ما قبل از هر چیز باید نمایندگان واقعی و راستین مردم برای تشکیل مجلس موسسان انتخاب شوند. این مجلس موسسان است که صلاحیت تدوین قانون اساسی و انتخاب یک یا چند نوع جمهوری را دارد و باید آن را به نظرخواهی( رفراندوم) مردم بگذارند. در غیر این صورت طراحان و مجریان رفراندوم عملاً مانع شرکت بسیاری از نیروها خواهند شد که میخواهند و حق دارند بدانند به چه رای میدهند.
به علاوه پیش از انجام هرگونه انتخابات باید حداقل شرایط و اوضاع و احوال مناسب برای برگزاری انتخابات فراهم باشد. بدون وجود شرایط دموکراتیک همه نیروهای انقلابی و سازمانهای رزمنده نمیتوانند آزادانه نظرات و عقاید خود را برای مردم توضیح دهند. هنگامی که مرتجعین و بازماندگان رژیم سابق خودسرانه به تفتیش عقاید مشغولند و با تهدید و ارعاب توهین و تعرض، جرح و حتی قتل انقلابیون را در معرض شدیدترین فشارها قرار دادهاند. زمانی که از همه وسایل ارتباط جمعی از جمله رادیو تلویزیون و مطبوعات خواسته میشود تا هرچه بشتر علیه برخی از جریانهای سیاسی تبلیغات سوء و یکجانبه به راه اندازند و اهداف آنها را در نظر مردم مخدوش سازند.
در شرایطی که رسماً گفتهاند از 24 ساعت وقت رادیو تلویزیون فقط چهار دقیقه آن هم با اعمال سانسور در اختیار نیروهای سیاسی دیگر قرار میگیرد، در شرایطی که حتی میان شهدای خلق نیز تبعیض قائل میشوند و مجلس یادبود رزمندگان به خون خفته که در راه مردم و میهن جان خود را فدا کرده اند با تحریک عوامل ضد انقلاب به هم ریخته می شوند. وقتی که هر روز خبر جدیدی از حملۀ عناصر مرتجع و ناآگاه به دفاتر سازمانهای پیشرو انقلابی انتشار مییابد، شرایط دموکراتیک برای نظرخواهی از مردم فراهم نیست.
هنگامی که دولت موقت نتواند ابتدائیترین وظیفه خود را که جلوگیری از مداخله سرکوبگرانه جریانهای غیرسیاسی و استبدادطلبانه ضد آزادی است انجام دهد، نمی توانند رفراندوم را در شرایط آزاد و دموکراتیک برگزار کند. از این گذشته مردم میخواهند بدانند محتوی جمهوری اسلامی چیست؟ وضع آنان نسبت به گذشته چه تفاوت هایی خواهد کرد؟ وضع کارگران چه خواهد شد؟ آیا حقوق دموکراتیک و آزادی سیاسی مردم تضمین خواهد شد؟ آیا امپریالیزم را از ایران اخراج خواهند کرد یا همچون امروز انقلاب در نیمۀ راه رها و راه برای نفوذ سلطه مجدد امپریالیزم باز خواهد ماند؟ به راستی که هیچکس از محتوی و مضمون جمهوری اسلامی اطلاع ندارد؟ گذشته از اینها نحوه برگزاری رفراندوم و طرح این سوال که با جمهوری اسلامی موافقید یا خیر و اگر موافق نیستید طرفدار سلطنت شناخته خواهید شد توهین به انقلاب خلق است.
خلق های قهرمان ما رژیم سلطنتی و همه طرفداران مزدور آن را در نبردی خونین شکست دادهاند. سلطنتطلبان دشمنان خلقند و به هیچ وجه حقی در تعیین سرنوشت خلق های ایران ندارند. مردم در جریان قیام خونین خود متحداً انزجار و تنفر خود را از رژیم پوسیده سلطنتی اثبات کردند. در این راه تمام خلق به پا خواستند و با تکیه بر قهر انقلابی و با تمام خشم، رژیم کثیف شاهنشاهی را برای همیشه به گور سپردند. مردم با خون خود نه تنها رای مخالف خود بلکه ننگ و نفرین ابدی خویش را نسبت به رژیم شاهنشاهی ابراز داشتهاند.
قیام خونین 37 میلیون خلق های متحد ایران قاطعترین و وسیعترین سند نفی است که بتواند از منافع همه خلق های ایران دفاع کند، این توهین به مردم است که به آنها گفته شود اگر با جمهوری اسلامی موافق نیستید سلطنتطلب هستید. این دیکتاتوری محض است که انقلابیون را که در راه سرنگونی رژیم منفور پادشاهی از جان خود گذشتهاند، بخاطر آن که خواهان نوع دیگری از جمهوری هستند، در کنار مزدوران رژیم منفور سلطنتی گذاشته شوند.
بنابراین از آنجا که معتقدیم باید عالماً و عامداً و با آگاهی کافی به جمهوری مورد نظر خود رای مثبت دهیم، و این تنها پس از تشکیل مجلس موسسان و تدوین قانون اساسی میسر است. از آنجا که معتقدیم هر نوع نظرخواهی از مردم باید در شرایط کاملاً آزاد و دموکراتیک صورت گیرد، و فعلاً دولت قادر به تضمین آزادیهای سیاسی برای همه نیروها نیست و گامی هم در این جهت برنمی دارد از آنجائی که معتقدیم طرح سئوال رفراندوم به صورت آیا جمهوری اسلامی را قبول دارید یا نه یکجانبه و مستبدانه است. باید بر خلاف فرصت طلبان و دو رویان، صادقانه و صراحتاً به مردم میهنمان بگوئیم در این شرایط در رفراندوم پیشنهادی دولت شرکت نمیکنیم."
این در حالی هست که با نگاه به مقالۀ درج شده در نشریه کار به منظور نفی و رد رفراندوم، سازمان چریکهای فدائی خلق ایران به صورت پی در پی از واژۀ خلقهای ایران به جای خلق ایران استفاده کرده است که خود مقدمۀ شروع بحرانآفرینی توسط این سازمان برای رسیدن به هدف نهائی خود یعنی جدایی بخشهایی از ایران که دارای قومیتهای متفاوت است می باشد که ذیل این نظریه بتوانند حکومت در آن نواحی را به دست گیرند.
نقی حمیدیان که اکنون فعالیتهای تشکیلاتی خود را کنار گذاشته و به قول خودش شبحی که روح و جانش را تسخیر کرده بود را از روح و جانش بیرون کرده، [3] به تندرویهای سازمان اذعان کرده است.
ادامه دارد...
منابع:
[1] . حمیدیان، نقی ( 2010 ) سفر با بالهای آرزو، استکهلم، نشر: مجازی ، صص282
[2] . حمیدیان، همان ، ص 430
[3] .برنامه به عبارت دیگر: گفتگو با نقی حمیدیان- آرشیو برنامه به عبارت دیگر. BBC Persian