در گفتگوی تفصیلی با دکتر سجادی مطرح شد:
حدود سال 1900 میلادی جاندیک راکفلر در اولین قدم بنیاد راکفلر یا همان Rockefeller foundation را تشکیل میدهد. یکی از گروههایی که این مجموعه را هدایت و اجرائی کرده گروه برادران فلکسنر بودهاند. آنها تصمیم میگیرند کل نظام آموزش، پژوهش و خدمات امریکا را تحت نفوذ بگیرند. امروز راهبرد همان است ولی بازیگران و بازیگردانان این صحنه عوض شدهاند. امروز بیل گیتس با هدف سیاستگذاری و تعیین تکلیف برای آینده سلامت جهان دست به این تغییر فاز زده یعنی از کارتل مجازی به حوزه سلامت وارد شده است. در اولین قدم او هم بنیاد بیل و ملیندا گیتس را تشکیل داد و پایش را جای پای راکفلر گذاشت. یعنی برای این کار مرکزی به نام (IHME) یا همان institute of health metrics study با هدف سیاستگذاری آینده نظام سلامت جهان در اختیار گرفت.
کد خبر: ۶۷۶۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۱/۱۶
خدمات اجتماعی و مردمی ارتش جمهوری اسلامی در مواقع حساس و بحرانی از جمله اقدامات درخشان این نهاد مقدس است که بارها و بارها تکرار شده است. به عنوان نمونه کمک به سیلزدگان سراسر کشور از جمله استانهای گلستان، سیستان و بلوچستان، کرمان، هرمزگان، کهگیلویه و بویراحمد، ریشهکنی فلج اطفال، مهار آتشسوزی جنگلهای گلستان و کهگیلویه، امدادرسانی به حادثهدیدگان زلزلههای شهرهای رودبار و منجیل در استان گیلان، زنجان، شهرستانهای بم، زرند، قائنات و کرمان و زلزله غرب کرمانشاه در شهرستانهای سرپلذهاب، قصرشیرین و روستاهای اطراف آن، کمکرسانی به مناطق سیلزده در فروردین 98 و ورود همهجانبه برای مقابله با ویروس کرونا از جمله اقدامات مهم و درخشان این نهاد مقدس محسوب میشود.
کد خبر: ۵۷۴۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۱/۲۷
برگی از خاطرات سردار ناصر شعبانی
در حال رفتن به طرف دادستانی بودم كه در زیر رگبار گلولهها ناگهان دیدم دو خواهر جوان محجبه، در نزدیك كانال زیر رگبار گلولهها قرار دارند. به زمین نشستم و به آنها گفتم: «اینجا چكار میكنید، مگر نمیبینید گلوله میآید؛ از اینجا بروید!» یكی از این خواهر جوان (سیده طاهره هاشمی) به من گفت: «آمدیم برای رزمندگان نان و غذا و دارو برسانیم. فرمانده سپاه گفته». با صدای بلند به آنها گفتم: «من شعبانی فرمانده سپاه هستم. اینجا خطرناك است اصلاً نان نمیخواهیم» و به آن دو خواهر جوان (طاهره هاشمی و مینا حسنی) تأكید كردم: «زود از این منطقه بروید».
کد خبر: ۵۷۰۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۲۶
بازنشر
آمنه وهابزاده میگوید: پس از بمباران به سرعت از چادر بیرون آمده و به عمق منطقه بمباران شده رفتم تا مجروحين را نجات دهم. بوی سیر «گاز خردل شیمیایی» در همه منطقه پخش شده بود، به سرعت ماسکم را زدم، ولی وقتی به چادر برگشتم دیدم آن جانبازی که داشتم مداوایش میکردم ماسک ندارد. برای همین ماسکم را برداشتم و به صورت آن مجروح زدم. صورتم و چشمانم خیلی میسوخت و بدنم شروع به خارش کرد و دستانم تاول زد. به طوری که تاولهای روی صورتم آویزان شده بود، آنقدر که بیهوش شدم.
کد خبر: ۵۶۴۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۱۲